آره دل نوشته من ننوشتم
دل نوشت که دوستت دارم
دل نوشت که بغض کردم
خیلی به دل گفتم بس کن
خیلی به دل گفتم بی خیال شو
ولی بی خیال نشد که نشد
دل بی امان در شوق دیدنت گریه میکند
انقدر اشک میریزد
تا شاید ناله هایم را بشنوی و دلت به رحم بیاید
می دونی گاهی آنقدر دلم برایت تنگ میشود
که بغض گلویم میگیرد
دوست دارم گریه کنم
ولی سکوت میکنم
آرزومه روزی صدایم بشنوی
روزی ناله های دل بی قرارم را بشنوی
روزی بی قراری گل ها را ببینی
روزی بیایی
نظرات شما عزیزان:
نظرات